یونگ در باب دین بیش از هر موضوع دیگری سخن گفته است. او اشاره میکند: دین یکی
از قدیمیترین و عمومیترین تظاهرات روح انسانی است. بنابراین هرگونه روانشناسی که
سر و کارش با ساختمان روانی شخصیت انسان باشد، دست کم نمیتواند این حقیقت را
نادیده بگیرد، که دین تنها یک پدیدهی اجتماعی و تاریخی نیست، بلکه برای بسیاری از افراد بشر حکم یک مسألهی مهم شخصی را دارد ».
به باور یونگ دین دارای نیرویی برتر است که در همهی اعصار مردمان را بر آن داشته،
به آنچه نااندیشیدنی است بیندیشند، بزرگترین رنجها را بر خود تحمیل کنند، تا به اهدافی
که لازمهی کسب تقدس است نائل آیند. یونگ میگوید : دین همانقدر واقعی است که
گرسنگی و ترس از مرگ، و میان فعالیتهای معنوی انسان از همه قویتر و اصیلتر است،
هرچند که این همان کارکردی است که بر سر راهش، حتی بیش از مسألهی میل جنسی یا مسألهی انطباق اجتماعی، مانع ایجاد کردهاند ».
یونگ معتقد است دین یک رابطهی درونی با عالیترین و نیرومندترین ارزشها- خواه
مثبت یا منفی- است. این رابطه میتواند ارادی یا غیرارادی باشد. به باور یونگ این واقعیت
روانشناسانه نیرومندترین تأثیر را در عملکرد ما دارد. زیرا همواره عامل روانی شدید وجود دارد تا آن را خدا بنامیم.
یونگ مدعی است که انسان همواره به کمک دین نیازمند بوده است و کمک دین بدین
ترتیب است که ناهشیار، روان آدمی را به مرتبهی آگاهی میرساند و سپس انسان را آزاد
میگذارد تا به بهترین وجه ممکن بر آن فائق آید.
یکی از تعابیر یونگ در تفسیر دین، اتصال به لایتناهی است که انسان را از محدودیتها
و بیهودگیها نجات میبخشد: فقط اگر بدانیم که لایتناهی تنها موضوع مهم است، می-
توانیم از محکم کردن علاقه خود به بیهودگی و انواع و اقسام هدفهایی که دارای اهمیت
واقعی نیستند، حذر کنیم. اگر دریابیم و احساس کنیم که اینجا در این زندگی به لایتناهی ربطی داریم، امیال و حالات ما تغییر میکند ».
یونگ در دستگاه روانشناسی خود که مبتنی بر پژوهش تجربی است، میکوشد پدیدههای گوناگونی را که به انسان مربوطاند، از
جمله دین را بر شیوههای علمی بررسی کند و از توسل به هرگونه ملاحظات فوق طبیعی
بپرهیزد، به این وسیله او میخواهد بگوید که دین یک واقعیت روانشناسانه است: هر چند
غالباً دربارهی من گفته شده است که فیلسوف هستم، ولی حقیقت این است که پیرو اصالت
با این وجود، او خود را منکر مسائل تجربهام. و از نظر پدیده شناسی تبعیت میکنم ».
متافیزیک نمیداند و اعتبار این ملاحظات را انکار نمیکند فقط مدعی است که صلاحیت بررسی پدیدههای مابعدالطبیعی را ندارد.
از دیگر ویژگیهای منحصر به فرد یونگ در میان سایر روانشناسان آشنایی نسبتاً خوب
وی با متون ادیان دیگر به ویژه قرآن کریم است. برای نمونه، وی در کتاب چهار صورت
ازلی، با توضیح و تحلیل سوره کهف ( هجدهمین سوره قرآن)، داستانهای مختلف را، در
حتی در سفر خود به حقیقت بیان نمادین صورت ازلی ولادت مجدد» در انسان میداند.
آفریقا میگوید: به علت آگاهی من از قرآن کریم، مرا مؤمن به قرآن میخواندند. در ذهن آنها، من یکی از پیروان پنهانی محمد بودم.
درباره این سایت